پرهام پرهام ، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 22 روز سن داره

پرهام و دنیای تازه

پرهام کمی بزرگتر شده!

1390/6/28 16:41
نویسنده : مامان پرهام
686 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدا

اینجا همه از کیفیت رشد بچه شون هم می نویسند حالا منم بنویسمچشمک. اوایل همه گیر داده بودند که پس چرا دندونهای پرهام بیرون نمی زنند ولی الان باید بگم که پرهام بعد از 16 اذر ماه تا امروز ماشاللاااااااااا تقریبا همه ی دندونهاش رو داره! 4 تاش مونده که بیرون زدند و کامل نیستند. تعداد کلمات نسبتا خوبی رو هم می گه: صدای حیوانات :هاپو- پیشی- الاغ- ببعی- اسب(شیهه می کشه!!)- کلاغ- زنبور(البته نیش زنبور چون خودش رو نیشگون می گیره و می گه: تیکو تیکو)- کلماتی مثل: آب- ماه- نوم(نون)-نی-آبی- عمو- عمه منی(عمه مهین)- مدی(مهدی)-اقا(به پدر من به عکس امام خمینی و تازگی ها به مردهایی با چهره های خاص!)- مامانا(به مادر من)- آمینا(ریحانه)-دابده(ساجده)-آببا(افتاد)-به به- قاقا- ددد...و صد البته بابا و مامان. اولین کلمه ای که گفت مامان بود! شبها براش قصه می گم. یه کتابی هم داره که از روش لالایی های نی نی کوچولو رو براش می خونم. چند شب قبل باباش گفت: پرهام من خسته ام می خوام بخوابم. پرهام رفت برای باباش یه بالش کوچیک و پتوی خودش و همون کتاب لالایی ها رو برد! عزیزم!

دیشب رفتیم بازار گوهرشاد. بابا کار داشت. ما هم گشتیم و بعد برای پرهام یه ماشین باری خوشگل و مداد شمعی و دفتر نقاشی جدید خریدیم. وقتی اونجا بودیم تلفن بابا زنگ زد. بابا رفت بیرون. ماهم ندیدیمش. الهی پرهام می رفت توی مغازه ها و داد می زد: بابا بابا.....راستی پرهام داشت اونجا قدم می زد و راه می رفت یه پیرمرد بهش گفت: سلام دانشمند! نمی دونم چرا!

اینم یه عکس: پرهام در رستوران ترکیه ای. جاتون خالی ما دو جور غذا خوردیم: اسکندر و بی تی با دوغ استانبولی که همون دوغ خودمون بود! پرهام از هر کدوم یه ذره خورد!

پرهام در رستوران

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

دایی مدی
28 شهریور 90 16:27
سلام به به مش پرهام . میبینم که هنوزم اسم ما میاد از پشت تلفن میخوای بیای که بندازیمت بالااااااااااااااا !!!!!!!!!!!! ای ول کلا خوشم میاد ازت دایی جون . بیشتر از اینت خوشم میاد که هنوزم اسم منو با بشکن و نیناشناش یادته !! بازم ای ول. به خواهر مون بگو که بیشتر ازت عکس بذاره و مطلب بنویسه، ملالی نیست جز دوری شما.
مامان آوا
29 شهریور 90 0:18
سلام دوستم...خیلی وبلاگ جالبی دارید .. خیلی خوبه که پرهام جون اینهمه خلاقیت داره (از مطالب قبل و عکسها) متوجه شدم....و صد البته این نشون می ده که میده که مامانی با حوصله ای داره
مامان ماهان
29 شهریور 90 12:40
مامان ال آی
29 شهریور 90 19:59
نرجس
30 شهریور 90 9:38
سلام از چند روز دیگه میریم مدرسه..... ای بابا اصلا حسش نیس
مامان رها
30 شهریور 90 10:18
آفرین به این گل پسر جیگر
خانم معلم بندری
30 شهریور 90 14:26
سلام خانوم گل
اول یه ماچ بدم به پرهام جون که مثل من اسفندیه
ممنونم از محبتتون


سلام. بله عزیم. پسر منم 29 اسفند به دنیا اومد تا اسفندی باشه! از جنس آب
عمه پرهام
30 شهریور 90 17:43
سلام به مامان مهربون پرهام کهمطالب خیلی زیبا وقشنگ که اززبان این خشگل ناز می نویسد وسلام به پرهام عزیزم الهی که من فدای اون تیپ زیبا و قشنگت بشم ممنون از مامان که عکسهای قشنگ برای ما می فرسته بازم بیشتر ازاین عکسهای قشنگ بفرسته سال تحصیلی جدید را به مامان تبریک می گویم انشاال.... که خدا قوت بهش بده به بابا هم سلام برسون به امید دیدار شما عزیزان روی ماهش را از طرف من ببوسیددددددددددددددددددد.

سلام. ممنونم

مامان نائیریکا
31 شهریور 90 0:25
مرسی عزیزم که به ما سر زدی. بسیار زیبا می نویسی و پرهام جونم ببوس


ممنونم