طوطی کاسکو و پرهام!
به نام خدا
دیروز من و پرهام درحال پیاده روی بودیم. من: اااا! ببین اینجا نوشته یک عدد طوطی کاسکو گمشده. چند دقیقه ی بعد پرهام با یه حالت متفکرانه و در حالیکه دست چپش رو طبق عادتش برده بود بالا و تکون می داد گفت: فکل کنم این طوطیه قفسش کاسه بوده فلال کلده! ...نیم ساعت بعد توی خانه. پرهام به بابا امیر گفت: راستی بابا توی کوچه نوشته بود یه طوطیه بشقابی!!! گمشده!...من اونقدر خندیدم که دلم درد گرفت! بابا امیر بی خبر هاج و واج مونده بود. وقتی فهمید که چطور کاسکو به کاسه و بعد به بشقاب تغییر یافته از طرز فکر کودکانه ی پرهام این دفعه با هم خندیدیم!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی