پرهام پرهام ، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 21 روز سن داره

پرهام و دنیای تازه

پرهام و این روزها!

1390/9/24 9:59
نویسنده : مامان پرهام
1,287 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدا

چند روزی هست -حدود یک ماه!!!- که لپ تاپم ریخته به هم! هیچ کاری نمی تونم بکنم. یه مطلب کوچولو رو باید بارها بگذارم تا ثبت بشه بنابراین منم بی خیال شدم! حالا ببیینم اینا رو می شه فرستاد یا نه؟

1- چند وقتی هست که پرهام دوست داره لباسهای من و باباش رو بپوشه! پا توی دمپایی های من و کفشایی که توی کمد دارم می کنه و به سختی باهاشون راه می ره! الهی دورش بگردم. قلبوقتی دلیل کارش رو فهمیدم خیلی خوشم اومد و یه جوری دلم به رحم اومد! ماچتو کتاب دنیای شگفت انگیز کودکان نوشته دلیل این کار اینه که کودک دوست داره خودش رو شبیه بزرگ ترها کنه چون فهمیده اونها توانایی بیشتری در کنترل دنیا و لذت بردن از اوضاع دارند. بزرگترها می تونند راحت کارهای دلخواهشون رو انجام بدند ولی اون که کوچولوهه هنوز خیلی باید تلاش کنه!..عزیز دلم!...درست شبیه به ما وقتی فکر می کنیم دلیل توانایی یه ادم نوع زندگیشه و سعی می کنیم شبیه اون رفتار کنیم!قلب

توی این عکس پرهام ژاکت منو پوشیده! بابای پرهام هی می گفت: از تنش دربیار ناراحت می شم!چون فکر می کرد پرهام شبیه بچه فقیرهای فیلمهای انگلیسی شده! و پرهام از تنش درنمی اوورد! و هی می خندید. بچه ام فکر می کرده مامان شده لابد!از خود راضی

پرهام و ژاکت مامان

2- اینم یه عکس دیگه از پرهام در حرم امام رضا(ع) در شبهای عاشورا. عکس ها رو دخترعموی ماه پرهام به نام ریحانه خانوم گرفته. پرهام خیلی خوشگل صداش می کنه. بهش می گفت: ایعانه ویا(یعنی ریحانه بیا!) تلفظ رو داری؟

پرهام در حرم

3- پرهام رو یه بار بردم خانه ی اسباب بازی. باز هم می ریم. جای خوبیه. از مهد برای ما بهتره. چون من هدفم بازی پرهام با بچه هاست نه نگهداری. دو ساعت اونجا بودیم. من با پرهام و دو سه تا بچه ای که اونجا بودند بازی می کردم!!! جالبه که اول پرهام خجالت می کشید و کمی هم نگران بود. کم کم اونقدر راحت شده بود که بعد از 2 ساعت نمی اومد بریم خونه!چشمکاولش با بچه ها جور نمی شد ولی بعد بهشون خط می داد! توی عکس اولی داره به نازنین عروسک می ده!

قابل توجه مشهدی ها: نشانی خانه ی اسباب بازی: فرامرز عباسی 9

 

پرهام در خانه اسباب بازی1

 

parham

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

مامان وندا
24 آذر 90 15:09
آفرین به این کوچولو که فکرای بزرگ داره
سارا
24 آذر 90 15:11
سلام عزیززززززکم خوبی؟دوست کوچولوم خوبه؟راستی ما تو جشنواره شرکت کردیم کدمون 127 خوشحال میسیم رای بدین من مطلب جدید نوشتم خوشحال می شم سر بزنی
فهیمه مامان پرهام
24 آذر 90 17:16
الهییییییییییییییییییی عکس حرمش چه نازه، خوش به سعادتتون که اونجائین توضیحت خیلی جالب بود عزیزم، ممنون امیدوارم مشکل لپ تاپت هم زودتر رفع بشه خوش به حالتون که از اینجور جاها برا بچه دارین
$@L
24 آذر 90 21:17
اولين ودومين عكس خيلي قشنگ بود... دومين عكستون بمعناي واقعي محشربود.
ماجراجويي هاي جغله كوچولو
25 آذر 90 20:07
جغله: سلام .تبريك ميگم. وبلاگ خيلي خوبي دارين ايشالا خانوادگي سلامت و موفق باشين . مطالب وبلاگ من با عكسهاي خانوادگي بروز شد خوشحال ميشم تشريف بيارين لطفا نظر هم بديد. www.jegheleh.niniweblog.com
مامان حارث
26 آذر 90 0:32
سلام عزیزم ممنون که اومدی ماشاالله نازه
مامان ارميا
26 آذر 90 11:09
به عكسش با ژاكت تو كلي خنديدمو جيگرشو. عكس توي حرم خيلي ماهه. انگار خودتي. قربونش برم در كللللللللللللللللللللل.
مامان رها
26 آذر 90 13:06
سلام جیگرم که پاتو کفش بزرگترا میکنی رهای من هم اینکارا میکنه خیلی بامزه است پرهام جون عکست تو حرم خیلی نازه امام رضا نگهدارت باشه گلم
هدیه جووووووووون
26 آذر 90 16:00
سلام چکارا میکنه این گل پسر پرهام جون نباید پا تو کفش بزرگترها بکنی هاااااا
فرشته مامان امين رضا
27 آذر 90 8:37
سلام ماشااله به اين گل پسركه ازحالا احساس بزرگي داره.خداحفظش كنه. يادم باشه مشهداومديم خانه اسباب بازي بريم. آپم.
مامان اميرحسين(سام)
27 آذر 90 11:06
خيلي باحاله ژاكتت رو تنش كرده
مامان محمد رضا
27 آذر 90 12:21
بازم سلام´´´´´¶´¶¶´¶¶ ´´´´´´´´´¶¶¶¶´´´´´´¶¶¶¶¶¶ ´´´´´´´¶¶´´´´´´´´´´´´´´´´¶¶ ´´´´´¶¶´´آپ کردم´¶¶´´´´´´´´´¶¶ ´´´¶¶´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´¶¶ ´´¶¶´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´¶¶ ´´¶منتظر حضور سبز و پر مهرت هستم´¶´¶ ´¶´´´´´´´´´´´´´´´´¶´´´´´´´´´´´´´¶ ´¶´´´´´´´´´´´´´¶¶¶¶´ ´´´. ¶ ´¶´´´´´´´´´´´´¶¶´¶´´´´´´´´´´´¶´´´¶ ´¶´´´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶´´´´´´´¶¶¶¶´´´´¶ ´¶´´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶´´´´´´¶¶´´¶´´´´¶ ´´¶´´´´´´´´¶¶¶¶¶´¶´´´´´¶¶¶¶¶¶´´´¶ ´´¶¶´´´´´´´¶´´´´´¶´´´´¶¶¶¶¶¶´´´¶¶ ´´´¶¶´´´´´´¶´´´´¶´´´´¶¶¶¶´´´´´¶ ´´´´¶´´´´´´¶´´´¶´´´´´¶´´´´´´´¶ ´´´´¶´´´´´´¶¶¶¶´´´´´´´´´¶´´¶¶ ´´´´¶¶´´´´´´´´´´´´´´´¶¶¶´´¶ ´´´´´¶¶¶´´´´´´´¶¶¶¶¶´´´´´´¶ ´´´´´´´´¶¶¶´´´´´¶¶´´´´´´´¶¶ ´´´´´´´´´´´´¶¶´´´´´¶¶¶¶¶¶´ ´´´´´´´´´´¶¶´´´´´´¶¶´¶ ´´´´´´´¶¶¶¶´´´´´´´´¶´¶¶ ´´´´´´´´´¶´´¶¶´´´´´¶´´´¶ ´´´´¶¶¶¶¶¶´¶´´´´´´´¶´´¶´ ´´¶¶´´´¶¶¶¶´¶´´´´´´¶´´´¶¶¶¶¶¶¶ ´´¶¶´´´´´´¶¶¶¶´´´´´¶´¶¶´´´´´¶¶ ´´¶´´´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶´´´´´´´´´¶ ´´´¶¶´´بدو´´´´¶´´´¶´´´´بیا´´´´¶ ´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶____¶¶¶¶¶¶______¶¶¶¶¶¶
فیروزه
27 آذر 90 18:24
ســـــلام خیلی بانمکه توی اون عکسه که ژاکت پوشیده . فسقلی چه ذوقی هم داره :دی این عکسه که تو حرمه خیلی قشنگه. توی عکس پست قبلی عصبانی بوده ولی اینجا نه. جیگره مرسی واسه آدرس خانه اسباب بازی .
مامانی طاها
29 آذر 90 1:59
طاها هم همین کارارو میکنه البته الان کمتر شده چه جای خوبی ما که اینجا از این جاها نداریم اما کاش که داشتیم تا بچم انرژیش تخلیه میشد
مامان گیسو
29 آذر 90 2:11
سلام عزیزم خوبی ؟ ماشاا... خدا حفظش کنه بوسسس