پرهام و کارهای روزانه در سفر!
به نام خدا
تهران که بودیم 2-3 روزی رفتیم پیش خاله مریم(دختردایی من). مامان ساجده. پرهام با دیدن صندلی گهواره ای خواست که روش بشینه. نگاه کنید چقدر به بچه ام می یاد رییس باشه! ایشاللا پیر بشی بشینی روی صندلی کنار آتیش توی یه خونه ی جنگلی و کیف کنی پسر!
البته پسرم کلی هم به خاله مریم در تمیز کردن خونه اش کمک کرد. می گید نه؟! اینم سند معتبر! در حال جارو کردن اتاق ساجده خانوم!
لباس های ساجده رو هم اتو کرده. البته وقتی شارژر موبایل رو دید بی خیال اتو شد و عکس ما یه کم از اعتبار افتاد!
خاله مریم که یه کدبانوی حرفه ایی( یعنی مربی آشپزی و مدرس) برامون ماهی و کیک و غذاهای خوشمزه ی زیادی درست کرد. راستی برای اولین بار برای پرهام تخم مرغ نیمرو به شکل هم نزده درست کرد( آخه من از سفیده خیلی خوشم نمی یاد و همیشه تخم مرغ رو هم می زنم!) پرهام وقتی خواست صبحونه شو بخوره اونقدر از دیدن نیمروی خوشگل ذوق زده شده بود که با دست و همه چی می رفت توی بشقاب! عزیزم! نوش جونت! دست خاله هم درد نکنه.