خوابت می یاد لالا کن پرهام!
به نام خدا
از همون اول این گل پسر ما خیلی اهل خواب نبود! توی بغلم می خوابید ولی تا می گذاشتمش توی رختخوابش فنر چشماش باز می شد یا خیلی می خوابید بعد ار 20 دقیقه لالا بلند می شد! من به هیچ کاری نمی رسیدم و اگه مادرعزیزم نبود چه بسا دیوانه می شدم!!! شاید باورتون نشه ولی اونقدر کم می خوابید و به صداها حساس بود -البته هنوز هم هست حالا کمی کمتر- که ما تموم عوامل تولید صدا رو از جمله تلویزیون؛ آیفون؛ صدای حرف زدن خودمون و هرچی که می تونه صدایی داشته باشه رو خاموش یا منکوب می کردیم!! تا امپراطور کمی بخوابه. هنوز هم من وقتی پرهام عزیزم می خوابه تمام گوشی های تلفن ثابت و همراه رو روی سایلنت می گذارم و آیفون رو خاموش می کنم. پرهام خیلی هم توی خواب وول می خوره. حرکات اکروباتیک انجام می ده و اونقدر دامنه ی حرکاتش زیاده که من یه محیط بزرگ دور اون رو باید با بالش و پتو پر کنم. عمرا که بتونم فعلا بذارمش توی تختخوابش. باور کنید از دیواره ی تخت موقع خواب می ره بالا!به این عکس ها نگاه کنید:
1) خوابم می یاد هنوز!!!
2) چه کیفی داره لالا توی کری یر نی نی گولویی هام!