اصطلاحات پرهام
به نام خدا
چند تا از اصطلاحات پرهام:
آلبالو خوشگل: البالو خشکه!
خودخات: خودکار
کنتلنت(با ضمه روی ک, ت, ل): کنترل
خطل خان(با فتحه روی خ و ط): خطرناک
اصطلاحات بدون غلطی هم داره مثل: دقیقا- البته- فکر خوبی کردم- من نگرانم!- دلم تنگه- سر ما رو درد گرفته( یعنی باعث سردرد ما شده!)
لامپ سوزوندی: لامپ سوخته!
ما رو علاف کرده!( به همون معنی واقعی انتظار الکی!)
فروشگاه قبلی: فروشگاه پروما
آقای کباب: پیک آشپزخانه یا کترینگ
آقای عکساس!: اقای عکاس
آقای دوربین: اقای فیلمبردار
دکتر زحمتکش: سمبل تمام دکترهای خوب!( ایشون یه شخصیت واقعی و همسایه ما هستند.)
قیچی دالکوبی: قیچی ای که دالبر می بره!
قیچی خطل خان!: قیچی معمولی کاردستی که بعد از این که پرهام خان باهاش به گوشه ی چشمشون خطی انداختند ازش گرفتم و ناپدیدش کردم و به پرهام هم گفتم که قیچی موردنظر از دست من که خیلی عصبانی شدم که اون بلا رو سر تو اوورده فرار کرده و رفته!
ایلمان: اسم پسرخاله ی کوچولوی پرهام و برادر ارمیاست و برای پرهام نمادی از تمام کودکان کوچکتر از خودش شده
امروز بابای پرهام از سر کار که اومد رفت پیش پرهام و خواست اونو بخندونه پرهام با یه حالت ناز دستهاشو گذاشت توی صورتش و داد زد: مامان می خواد منو خوشحال کنه!نمی خوام!...(عجب ناسپاس!)
این عکس هم از همون عکس های سفر بابلسره!