پرهام پرهام ، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 22 روز سن داره

پرهام و دنیای تازه

پرهام ومهد کودک2

1391/9/19 17:45
نویسنده : مامان پرهام
1,527 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدا

1-با وجودی که پرهام به مهد عادت کرده و مدام توی خونه شعر و نمایش های مهد رو اجرا می کنه و خانوم مربی و مامان می شه یا آقای عرب می شه! که مربی موسیقی مهده یا...ولی باز هم موقع رفتن گریه می کنه. و هی می خواد رفتنمون به مهد به تاخیر بیفته. بعضی وقتها دیگه واقعا احساس درماندگی می کنم! این جا درحال قیچی کردن عکسهای خودشه به روش صفورا جون مربی مهد.قلب

پرهام و مهد

2- پرهام باز هم سرما خورد. این بار تشخیص پزشک برونشیت بود. باید چند روزی به مهد نمی رفت. روز یکشنبه بردمش مدرسه. دو وقت اول با من بود. سر کلاس سوم ریاضی کمی بهتر از وقت دوم بود. توی کلاس دوم ریاضی ها که رسما کلاس بهم ریخت!عینک

پرهام در مدرسه

روز دوشنبه نرفتم مدرسه. البته شب تا ساعت 2 بیدار موندم تا برای 6 ساعت فردام سوال و امتحان طرح کنم و صبح بدم راننده ی سرویس ببره تا مبادا علم به خطر نیفته!چشمک

روز سه شنبه بابای پرهام نرفت سر کار.

روز چهارشنبه مشهد به دلیل آلودگی هوا تعطیل شد! شکر خدا

3- هفته ی پیش رفته بود دستشویی و بعد از اتمام کارش به جای این که اجازه بده من بشورمش و بیاد بیرون حدود 10 دقیقه ای اون تو موند و هی داد می زد: کیه؟ چیه؟....خلاصه اومد بیرون. ساعت 4 بعد از ظهر بود منم خسته بودم بهش گفتم کار خوبی نکردی منو ناراحت کردی...در حالی که انگشت اشاره اش رو تکون می داد گفت: و لا تعوزعو!...با همدیگه دعوا نکنین !( ولا تنازعوا)....بله!ابروقلباز خود راضی

پرهام

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

فهیمه
22 آذر 91 18:39
قربون اون حدیث گفتنش برم
میگم ماجرای اون برش عکس چیه؟ میشه توضیح بدی؟


............
اونا عکسهای خودشن که بابای پرهام پرینت گرفته بود برای دفترچه بیمه. پرهام هم بقیه اش رو برداشته و هر روز تعدادی رو برش می زنه تا یاد بگیره درست ببره!!!
ﻣﺎﻣﺎﻥ ﻣﺤﻤﺪﺭﺿﺎ
22 آذر 91 19:13
ﺳﻼﻣ ﻣﻤﻨﻮﻥ ﺑﻬ ﻭﺑﻼﮒ ﻣﺎ ﺳﺮ ﺯﺩﯾﺪ ﻣﻦ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﻣﺤﻤﺪﺭﺿﺎﺭﻭ ﺍﺯ ﺳﻪ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺑﻔﺮﺳﺘﻢ ﻣﻬﺪ ﻧﻤﯽ‌ﺩﻭﻧﻢ ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ ﯾﺎﻧﻪ...
فرشته مامان امين رضا
23 آذر 91 7:41
خداحفظش كنه بااين شيرين زبوني كردن انشااله ديگه هوي مشهدآلوده نشه وسلامت باشين
مامان آیلا
23 آذر 91 8:54
امان از بچه های این دوره زمونه خوب مامانی ما بزرگترها هم گاهی دلمون نمی خواد سرکار بریم راستی پسر خاله جدید خوب بود
$@L
23 آذر 91 12:21
الهي. عربيم ك ياد داره اين خوشگله. تو جواب دادنم كم نمياره ماشالله... پسر ب اين خوشگلي و بانمكي بردين مدرسه ميخايد مدرسه بهم نريزه ؟!
مامان ماهان
25 آذر 91 15:50
ای جونم الهی دیگه مریض نشی گلم میبوسمت
پارمیدا
25 آذر 91 19:15
الهی همیشه سالم و سرحال باشی قند عسل
الهام مامان پرهام
26 آذر 91 22:35
سلام مامانی چقدر بد که این فرشته ها مریض میشن ایشالا همیشه سلامت باشن و سایه بزرگترهاشون بالای سرشوووون پرهام عزیز رو ببوسید .
هدیه جووووووووووووووون
28 آذر 91 10:36
سلام خیلی شیطون شدی پسر الهی زود زود خوب خوب بشی
مامان آراد(خاطره)
29 آذر 91 15:52
محفل آریائی تان طلائی، دلهایتان دریائی شادیهایتان یلدائی، پیشاپیش مبارک باد این شب اهورائی


سلام ممنونم عزیزم
هدیه جووووووووووووووون
29 آذر 91 18:57
سلام پاییز ثانیه ثانیه می گذرد، یادت نرود این جا کسی هست که به اندازه تمام برگ های رقصان پاییز برایت آرزوهای خوب دارد. عمرت یلدایی، دلت دریایی، روزگارت بهاری یلدای خوشی را برایتان آرزو می کنیم . . .
رعنا(مامان سیما سادات)
13 دی 91 9:56
آفرین بر پرهام عربی هم حرف می زنه؟! الهی که زوده زودحالش خوبه خوب بشه و به شیرین کاریهاش ادامه بده