پرهام و ارائه ی انواع خدمات!
به نام خدا
پرهام اصولا عاشق ارائه ی خدماته مثلا نگاه کنید این جا به طور خود جوش بعد از کلاسش توی مهد کودک, داره به مربی شون کمک می کنه تا صندلی ها رو از توی حیاط ببرند توی کلاس! با چه هن و هونی!
توی مهمونی ها بلند می شه می ره شیرینی و میوه-دونه دونه-تعارف می کنه. حتی اگه ما میزبان نباشیم!
می یاد التماس می کنه که برای من ظرف بشوره و بعد از کلی ارشاد من که راه به جایی نمی بره و تسلیم شدن بنده! می ره روی صندلی و ظرف می شوره! چه شستنی! خودش و لباسهاش و سینک ظرفشویی و تا شعاع یک متری اطرافش خیس و پر از اب می شوند!
تصمیم گرفته سه شیفت کار کنه:
شیفت صبح: معلم باشه و مثل مامان و باباش به نی نی ها درس انجام بده( به زبان پرهام!)
شیفت عصر: دکتر بشه و معاینه کنه!
شیفت شب: بره آشغال پرت کنه بالای ماشین شهرداری و بعد بلند بگه: هی بیو!(هی برو!)
جالبه اینه که در کمال معصومیت به من میگه: مامان من این غذا رو- هر بار که از غذایی خوشش می یاد- خوب هام (خوب می خورم) قوی قد بالا( تا قوی و قدبلند بشم) بعد ماشین شهرداری آشغال پرت هی برو!