پرهام پرهام ، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 22 روز سن داره

پرهام و دنیای تازه

جارو برقی عشق پرهام!

1390/4/15 11:35
نویسنده : مامان پرهام
609 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدا

یکی از دندون های اسیاب پرهام داره در می یاد. بچه ام خیلی اذیت می شهنگراندیروز صبح وقتی تازه از خواب بیدار شده بود داشت شیر می خورد و هی نق هم می زد! من در حالی که موهاش رو نوازش می کردم باهاش آروم آروم حرف هم می زدم تا این که رسیدم به این جمله: اگه بلند شی صبحونه مون رو می خوریم بعد اتاق ها رو جارو ....که یه هو پرهام چشمهاشو باز کرد و در حالی که هنوز داشت شیر می خورد با دستش به اتاقی که جاروبرقی توی اونه اشاره کرد و گفت: هوم هوم!! بعد هم سریع بلند شد و نشست و باز هم اشاره و اشاره ...گفتم: مامان اول صبحونه! گفت: نه!عینکگفته بودم که جدیدا ایشون از نه به موقع استفاده می کنند!! خلاصه در حالی که داشتم از ضعف غش می کردم به واقع!! مجبور شدم جارو رو بیارم. حالا فقط می خواست خودش جارو کنه! هر چی می گفتم: مامان مثل دفعه های قبل یه بار من یه بار پرهام. گوش نمی کردابرو. منم وایسادم و فیلم و عکس گرفتم تا بیشتر از این ها ضایع نشم!

اول چک بکنم ببینم سالمه!

جاروبرقی1

زیر فرش هم فکر کنم کثیف باشه! بیا برو زیر فرش!

جاروبرقی2 

جاروبرقی3

حالا ببینم این سرش برای چیه؟!یول

جاروبرقی4

مامان از کارم راضی بودی؟سوال

جاروبرقی5

الهی دورت بگردم! کی می گه من که دختر ندارم توی کارهای خونه دست تنهام؟ از خود راضی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان آريا
15 تیر 90 12:15
قربون پسرم برم كه اينقدر تميز هم جارو كرد دستت درد نكنه عزيزم خوش به حال مامان
بابا محسن
15 تیر 90 12:38
نمیگه حتما باید روشن باشه ؟!
مامان محمد پرهام
15 تیر 90 12:41
خسته نباشی پرهام جون
مامان ماهان
15 تیر 90 13:47
خسته نباش پسر تمیزم
مامان محمد پرهام
15 تیر 90 20:52
بیا دنبالم کارت دارم . . . . . ........(_\......... .../_)...) \........ ../ (....(__)...... .(__)...oooO.... Oooo.............. . . . حالا بیا دنبالم... . . . ........(_\......... .../_)...) \........ ../ (....(__)...... .(__)...oooO.... Oooo.............. . . . . . . بیا نترس من باهاتم... .. . . . . . . ........(_\......... .../_)...) \........ ../ (....(__)...... .(__)...oooO.... Oooo.............. . . . بیا پایین تر.. بیا حالا.. .. . . . . . . . ........(_\......... .../_)...) \........ ../ (....(__)...... .(__)...oooO.... Oooo.............. . . . . . نه بابا سر کاری نیس... بیا تو . . . ........(_\......... .../_)...) \........ ../ (....(__)...... .(__)...oooO.... Oooo.............. . . . یه خبر داغ داغ واست دارم.. . . . ........(_\......... .../_)...) \........ ../ (....(__)...... .(__)...oooO.... Oooo.............. . . . . . دوس داری بدونی چیه اره؟ . . . . . . ........(_\......... .../_)...) \........ ../ (....(__)...... .(__)...oooO.... Oooo.............. . . .پس بیا...دیگه چیزی نمونده . . . . . ........(_\......... .../_)...) \........ ../ (....(__)...... .(__)...oooO.... Oooo.............. . . . . . . چیه خسته شدی؟آره؟. . . . . . ........(_\......... .../_)...) \........ ../ (....(__)...... .(__)...oooO.... Oooo.............. . . . . . . خوب حالا چشاتو ببند تا بگم 1... . . . 2... . . . 3... . . . آپ کردم زود باش بیا دیگه منتظرم.
رعنا(مامان سیما)
16 تیر 90 9:04
سلام آفرین به این گل پسر که یار و یاور مادر در انجام کارهای خونه هست بووووووووووووووووووووووووووووووس
معصومه عمه پرهام
17 تیر 90 0:33
ااااای جااااااانمآفرین پرهام جون