لوازم التحریر
به نام خدا
من از بچگی به لوازم التحریر خیلی علاقه مند بودم. اولین بار که یه پاک کن صورتی راه راه شفاف برام خریده بودند- در سن زیر دبستان- خیلی دوستش داشتم و همش بوش می کردم! هنوز هم بوی عطر اون رو به یاد دارم. یادش به خیر! از آن روزها تا به الان من همیشه قسمتی از پولم رو بابت خرید انواع و اقسام مداد و خودکار و دفترچه یادداشت و...خرج می کنم. و با توجه به معلم بودنم و همیشه درس خوندنم! این علاقه خیلی طبیعی به نظر می رسه! و اونقدر این حس طبیعیه که به پسر نازنینم هم منتقل شده! پرهام عزیزم با دیدن خودکار و مداد وکتاب هم کلی ذوق می کنه و می خواد با اونها بازی کنه. من هم یه عالمه خودکار رنگی رو با مراقبت فراوان و سختی بسیار در کنترل به دست پسر عزیزم می دم تا از بازی با اونها لذت ببره! بعضی شبها که من درحال تصحیح ورقه های امتحانی ام پسر کوچولو می یاد و آروم کنارم می شینه و با خودکار روی ورقه های سفیدی که بهش می دم خط می کشه. تازگی ها هم یاد گرفته هی در خودکارها رو برمی داره و می گذاره سر جاشون. الهی دورش بگردم!