بازگشت
به نام خدا
سلام
بعد از یه وقفه ی طولانی برگشتم! امیدوارم خدای مهربون به حساب ناشکری نگذاره ولی امسال سال سختی برای من بود. توی پیغام یکی از بچه ها هم از شایعات نوشته شده بود مهم نیست. قضیه اینه که من به قول استاد علی معلم زیادی شور زندگی دارم! البته خودم فکر می کنم دیگه شورش رو دراووردم! چون با وجود بیماری همه چی رو تحمل کردم و تا روزهای اخر سال به مدرسه رفتم. و دقیقا روزی که آخرین کلاسم رو توی فرزانگان4 تمام کردم به تهران رفتم. بابت همه ی زجری که به خودم دادم شرمنده ام! و بابت همه ی غمی که بیهوده خوردم و باعث رنج درونی ام شد. قدر سلامتی رو باید دونست و البته اگه یه روزی بیمار شدیم نباید بترسیم و ناامید بشیم و البته این نترسی و ناامیدنشدن -لطفا- شما رو به راهی که منو کشوند نکشونه! ...الان خوبم. برگشتم مشهد و داریم سه نفری روزگار خوشی رو می گذرونیم. البته هنوز بعضی چیزها هست ولی ما همه خوبیم. ممنونم از کسانی که نگرانم بودند. تهران که بودم به جاهای جالبی رفتیم عکسهاش رو کم کم می گذارم. به پرهام خیلی خوش گذشت. خوشحالم. و بابت همه چی از خدای مهربون ممنونم. بیشتر از همه بابت سلامتی درحال بازگشت و وجود پسر گل و شیرین زبونم پرهام و همسر خوبم امیر و خانواده ی گرم و صمیمی و همیشه همراهم.
راستی اینم ادرس جدیدم:(منظورم ادرس وبلاگ معلم فیزیک):yaddasht92.blogfa.com
اینم چند تا عکس از پرهام: