پرهام پرهام ، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره

پرهام و دنیای تازه

خواب ناآرام!

1393/4/31 10:56
نویسنده : مامان پرهام
766 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدا

جناب پرهام یه روز صبح از خواب بیدار شده و فرمودند: دیشب خواب بد دیدم مامان!

من: الهی قربونت برم ولش کن خواب بوده

پرهام: مگه نگفتی اگه بسم الله بگم خواب بد نمی بینم؟

من: خب آره درسته دیشب نگفتی؟

پرهام: هان فک کنم آروم گفتم خدا نشنید!خطابغل

 

دیروز ظهر من در حال غش کردن بودم از خواب! هی به پرهام می گفتم: پسرم جان مادرت بخواب ولی ایشون نمی خوابید. براش قصه گفتم که بخوابه ولی نخوابید. قصه های ما هم که 5-10 دقیقه نیست که کم کم باید 15 دقیقه تا 1 ساعت طول بکشه!خواب آلود...بعد از کلی قصه و حرف و شعر دیگه خودم رو بدون عذاب وجدان زدم به خواب.

پرهام منو بیدار کرده و فرمودند: مامان من می خوام بخوابم چشمهام رو هم می بندم ولی چشمهام می گن ما به قصه احتیاج داریم!خندونک

یعنی اون احتیاجه منو کشته!درسخوان

 

پسندها (4)

نظرات (3)

آریا و مامانی وبابایی
1 مرداد 93 10:46
این وروجک ها مگه از قصه گفتن خسته میشن .من که بعضی اوقات قصه میگم خودم خوابم میبرهتا آریا
مامان پرهام
پاسخ
واللا من بعضی وقتها از شدت خواب سردرد می گیرم و دلم می خواد گریه کنم!
مامان ارمیا و ایلمان
1 مرداد 93 11:44
عزیزم. آخه منو هم کشته.
مهسا خانوم طرفدار پروپاقرص پرهام جون
1 مرداد 93 21:45
وای چقده خوشمزگی میکنی عزیزم